زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه
 

ارزش حسن خلق





اخلاق جمع خلق به معنای خوی و خصلت است. مجموع ویژگی‌های روانی و رفتاری، و واکنش‌های عاطفی و رفتاری در برابر دیگران را اخلاق نامند.


۱ - مفهوم شناسی



انک لعلی خلق عظیم؛
تو اخلاق بزرگ و برجسته‌ای داری.
اخلاق جمع خلق به معنای خوی و خصلت است. مجموع ویژگی‌های روانی و رفتاری، و واکنش‌های عاطفی و رفتاری در برابر دیگران را اخلاق نامند. حسن خلق، یعنی خوش خو
[۲] . انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ج۴، ص۲۸۱۳.
[۳] انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ج۳، ص۲۵۲۹.


۱.۱ - معنای حسن خلق در روایات


در روایات امامان معصوم به معانی زیر آمده است:
نرم خویی، مهربانی، پاکیزگی، ادب در گفتار، خوش رویی، خشم نگرفتن، دوری از کارهای حرام، طلب حلال، فراهم آوردن آسایش و رفاه برای خانواده، انس و الفت با مردم.
[۴] . ری شهری، ترجمة میزان الحکمه، ج۴، ص۱۵۲۳.
گفتنی است بیشتر اکثر موارد یادشده از مصادیق حسن خلق می‌باشند.

۲ - اهمیت حسن خلق



دانشمندان مسلمان، علم اخلاق را برترین علم یا دست کم یکی از برترین علوم می‌دانند. ابن مسکویه می‌نویسد: «این علم از همة علوم برتر است و به نیکوکردن رفتار انسان از آن جهت که انسان است، می‌پردازد». («ان هذه الصناعة افضل الصناعات کلها، اعنی صناعة الاخلاق التی تعنی بتجوید افعال الانسان بما هو انسان»)
[۵] . ابن مسکویه، تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق، ص۵۵.
و از همین رهگذر، کسی که به اخلاق نیک متصف است، نسبت به دیگران برتر است.
روح انسان مانند جسم او سلامت و بیماری دارد. خداوند در قرآن دربارة منافقان می‌فرماید: «فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا»؛ در دل هایشان مرضی است و خدا بر مرضشان افزود.
همچنان که برای محافظت از سلامت بدن، آشنایی با ویژگی‌های بدن سالم، بیماری‌ها، علل آنها و راه‌های درمانشان ضروری است، برای حفظ سلامتی روح نیز آشنایی با ویژگی‌های روح سالم، بیماری‌های روح، علل و راه‌های درمان آنها لازم است. سلامت روح در گرو آراسته بودن آن به صفات پسندیده و بیماری روح نیز ناشی از تاثیر صفت‌های ناپسند در آن است. آرامش انسان در زندگی نیز در گرو سلامت روحی اوست؛ همچنان که بیماری‌های جسمانی آرام و قرار را از انسان می‌گیرند و زندگی را بر او تلخ می‌کنند. بیماری‌های روحی مانند: حسادت، خودبزرگ بینی، کینه ورزی و کفر به خدا نیز سکون و قرار را از روح انسان می‌رباید.

۲.۱ - منشأ بیماری های بدنی


بیماری‌های روحی ممکن است بیماری‌های بدنی نیز ایجاد کنند. امروزه روان شناسان معتقدند: برخی بیماری‌های بدنی انسان با بیماری‌های روانی ارتباط دارد؛ برای نمونه، افسردگی ممکن است با اختلال در کار دستگاه گوارش ناراحتی‌های خاصی را ایجاد کند. بیماری‌های روحی مستقیم و غیرمستقیم در از میان بردن آرامش روانی انسان مؤثرند و تنها راه خلاصی از آنها، آگاهی عمیق از آموزه‌های اخلاقی و عمل به آنهاست و از طرف دیگر نشاط و شادابی زندگی اجتماعی انسان تا حد زیادی در گرو اخلاقی زیستن افراد است. به سخن دیگر، سلامت و بیماری روحی اعضای جامعه بر زندگی اجتماعی آنها نیز تاثیر می‌نهد. در جامعه‌ای که اصول اخلاقی رعایت می‌شود، زندگی اجتماعی از نشاط برخوردار است و جامعه به راحتی می‌تواند به اهداف موردنظر خود در ابعاد اقتصادی و سیاسی برسد.
علمای اخلاق معتقدند: سعادت فردی و اجتماعی انسان در گرو تخلق به فضیلت‌های انسانی و پاک بودن نفس از رذیلت‌های اخلاقی است؛ خداوند در سور شمس پس از آن که به نفس انسانی سوگند یاد می‌کند که بایدها و نبایدها و شایسته‌ها و ناشایسته‌ها را به نفس انسانی الهام کرده، چنین می‌فرماید:
قد افلح من زکیها ه و قد خاب من دسیها»؛
هر کس آن را پاک گردانید، قطعا رستگار شد؛ و هرکه آلوده اش ساخت، قطعا درباخت.
شاید به دلیل نقش محوری اخلاق در سعادت فردی و اجتماعی انسان است که خداوند یکی از اهداف اساسی بعثت پیامبران و به ویژه پیامبر اسلام (ص) را تزکیه نفس انسان‌ها از آلودگی‌ها بیان کرده است:
هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین؛
اوست آن کس که در میان بی سوادان فرستاده‌ای از خودشان برانگیخت، تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد، و آنان قطعا پیش از آن در گمراهی آشکار بودند.
از پیامبر روایت شده که فرمود:
انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛
همانا مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تکمیل کنم.
بر پایة این روایت نیز جایگاه والای اخلاق و تزکیة نفس از آلودگی و آراسته شدن به فضایل اخلاقی در رسالت پیامبر اسلام (ص) روشن می‌شود.

۳ - پیام‌های آیه



۱. پاداش ابدی برای کسی است که خلق او عظیم باشد (لاجرا غیر ممنون... لعلی خلق عظیم).
۲. تسلط بر اخلاق عظیم مقارن تسلط بر راه مستقیم است: (انک لعلی خلق عظیم) و (انک لمن المرسلین علی صراط مستقیم).
۳. کمالات پیامبر جزو ذات اوست و او بر آنها تسلط دارد (لعلی خلق عظیم).
۴. دفاع از شخصیت‌های مذهبی که مورد تهمت و تحقیر قرار می‌گیرند لازم است (ما انت بنعمة ربک بمجنون انک لعلی خلق عظیم).
[۹] . قرائتی، تفسیر نور، ج۱۲، ص۱۷۳-۱۷۴.


۴ - آیات و عناوین مرتبط



آثار حسن خلق در قرآن: عبادالرحمان: ؛ دوستی: ؛ جذب مردم: ؛ ناکامی شیطان: .
پاداش حسن خلق در قرآن: .
عوامل حسن خلق در قرآن: بهره مندی از رحمت: ؛ خصال نیک: ؛ صبر: .
[۱۸] . رفسنجانی، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۵۹۱-۵۹۴.


۵ - حکایت




۵.۱ - هدایت از طریق عمل کردن


علی علیه‌السّلام فرمود: مردی یهودی از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم چند دینار طلب کار بود، روزی طلب خود را تقاضا کرد. حضرت فرمود: فعلا ندارم. گفت: از شما جدا نمی‌شوم تا بپردازید، فرمود: من هم در این جا با تو می‌نشینم، به اندازه‌ای نشست که نماز ظهر و عصر،مغرب و عشا، و نماز صبح روز بعد را همان جا خواندند، اصحاب، یهودی را تهدید کردند، پیامبر به آنها فرمود: این چه کاری است می‌کنید؟! عرض کردند: یک یهودی شما را بازداشت کند؟ فرمود: خداوند مرا مبعوث نکرده تا به کسانی که معاهدة مذهبی با من دارند یا غیر آنها ستم روا دارم.
صبح روز بعد تا برآمدن و بالا رفتن آفتاب نشست. در این هنگام یهودی گفت: «اشهد ان لا اله الا الله واشهد ان محمدا رسوله»، نیمی از اموال خود را در راه خدا دادم. عرض کرد: به خدا سوگند، این کاری که نسبت به شما کردم نه از نظر جسارت بود، بلکه خواستم اوصاف شما را با آنچه در تورات آمده مطابقت کنم. در آن جا خوانده‌ام: محمد بن عبدالله در مکه متولد می‌شود و به مدینه هجرت می‌کند، درشت خو و بداخلاق نیست. با صدای بلند سخن نمی‌گوید، ناسزاگو و بدزبان نیست. اکنون به یگانگی خدا و پیامبری شما گواهی می‌دهم، تمام ثروت من در اختیارتان است و هرچه خداوند دستور داده درباره آن عمل کنید.

۵.۲ - بداخلاقی سعد بن معاذ


ابن سنان از امام صادق علیه‌السّلام نقل کرده است که آن جناب فرمود: برای حضرت رسول خبر آوردند که سعد بن معاذ فوت شده است. پیامبر با اصحاب آمدند و دستور دادند او را غسل دهند.
خودشان کنار در ایستادند و پس از آن که مراسم غسل و کفن تمام شد او را در تابوت گذاشته برای دفن کردن حرکت دادند. پیامبر در تشییع جنازه او با پای برهنه بدون ردا حرکت می‌کرد، گاهی طرف چپ و گاهی طرف راست تابوت را می‌گرفت تا نزدیک قبرستان و قبر سعد رسید. رسول الله داخل قبر شدند و با دست مبارک خودشان لحد را ساختند و خشت بر آن گذاشتند.
پیامبر می‌فرمود: خاک و گل به من بدهید و با گل میان خشت‌ها را پر می‌کرد، همین که لحد را تمام کرد و خاک بر آن ریخت فرمود: می‌دانم به زودی این خشت و گل کهنه خواهند شد؛ ولی خداوند دوست دارد هر کاری که بنده اش انجام می‌دهد محکم باشد.
در این هنگام مادر سعد کنار قبر آمد و گفت: سعد! بهشت بر تو گوارا باد. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: مادر سعد! با چنین یقین از طرف خداوند خبر مده. اکنون سعد از فشار قبر رنج دید و آزرده شد.
حضرت رسول برگشت، مردم نیز مراجعت کردند. در بازگشت عرض کردند: یا رسول الله! عملی با سعد انجام دادی که نسبت به دیگری سابقه نداشت، با پای برهنه و بدون ردا جنازه اش را تشییع کردی، گاهی طرف راست و گاهی طرف چپ جنازه را می‌گرفتی. پیامبر فرمود: فرشتگان نیز عاری از ردا و کفش بودند و من به آنها اقتدا کردم و چون دستم در دست جبرئیل بود هر طرف که او می‌رفت، من هم می‌رفتم. عرض کردند: یا رسول الله! بر جنازه اش نماز خواندید و او را با دست مبارک خود در قبر گذاشتی، قبرش را با دست خود درست کردی، باز می‌فرمایی: سعد به فشار قبر دچار شد؟ فرمود: آری! سعد مقداری بدخلقی در خانواده اش داشت و این فشار از آن جهت بود.
[۱۹] خسروی، پند تاریخ، ج۲، ص۱۹۷.
[۲۰] به نقل از: مجلسی، بحارالانوار، ج۶، ص۲۲۰.


۵.۳ - رهبر باید خوش خوترین مردم باشد


عربی خدمت پیامبر آمد و تقاضای کمک مالی کرد. حضرت به اندازة کفایت به او بخشید و فرمود: به تو احسان کردم؟ عرض کرد: نه، بلکه کار خوبی هم نکردی. اطرافیان
پیامبر با آشفتگی از جای حرکت کردند تا او را کیفر دهند. حضرت اشاره کرد: خودداری کنید، آن گاه وارد منزل شد مقداری دیگری به عطای خویش افزود و به اعرابی داد، بعد فرمود: اکنون احسان کردم؟ گفت: آری! خداوند پاداش نیکویی به شما عنایت کند.
به اعرابی فرمود: تو نزد اصحابم سخنی گفتی که باعث کدورت آنها شد، اکنون اگر صلاح بدانی همین حرف را پیش آنها بزن تا کدورت آنها برطرف شود. فردا صبح اعرابی هنگامی که اصحاب حضور داشتند خدمت پیامبر رسید. فرمود: دیروز این مرد حرفی زد، پس از آن که به عطایش اضافه کردم، گفت که از من راضی شده است، رو به او کرد و فرمود: همین طور است؟ عرض کرد: آری، خداوند به شما خیر عنایت کند.
آن گاه پیامبر به اصحاب فرمود: مثل این مرد مانند کسی است که شترش رم کرده و مردم از پی آن شتر بروند، هرچه بیشتر ازدحام کنند، آن حیوان فرارش زیادتر می‌شود. صاحب شتر فریاد می‌کند: مرا با شتر واگذارید. من راه رام کردنش را بهتر می‌دانم، آن گاه خودش پیش می‌رود گرد و غبار از پیکر او می‌زداید تا آرام شود، کم کم او را خوابانده جهاز بر او می‌گذارد و سوار می‌شود. من هم اگر شما را آزاد می‌گذاشتم وقتی این مرد آن حرف را زد او را می‌کشتید و بیچاره به آتش جهنم می‌سوخت.
[۲۱] خسروی، پند تاریخ، ج۲، ص۱۹۹-۲۰۰، به نقل از: قمی، سفینة البحار، ج۱، ص۴۱۶.


۶ - شعر



هرکه را خلق خوش و روی نکوست
مرده و زنده من عاشق اوست
[۲۲] حیدری ابهری، فرهنگ موضوعی امثال و حکم، ص۲۳۵، شعر ایرج میرزا.

مهر محکم شود ز خوش خویی
دوستی کم کند ترش رویی
خلق خوش خلق را شکار کند
صفتی بیش از این چه کار کند

۷ - پانویس


 
۱. قلم/سوره۶۸، آیه۴.    
۲. . انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ج۴، ص۲۸۱۳.
۳. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ج۳، ص۲۵۲۹.
۴. . ری شهری، ترجمة میزان الحکمه، ج۴، ص۱۵۲۳.
۵. . ابن مسکویه، تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق، ص۵۵.
۶. بقره/سوره۲، آیه۱۰.    
۷. شمس/سوره۹۱، آیه۹-۱۰.    
۸. جمعه/سوره۶۲، آیه۲.    
۹. . قرائتی، تفسیر نور، ج۱۲، ص۱۷۳-۱۷۴.
۱۰. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۳.    
۱۱. فصلت/سوره۴۱، آیه۳۴.    
۱۲. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.    
۱۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۳.    
۱۴. قصص/سوره۲۸، آیه۵۴.    
۱۵. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.    
۱۶. فصلت/سوره۴۱، آیه۳۴-۳۵.    
۱۷. فصلت/سوره۴۱، آیه۳۴-۳۵.    
۱۸. . رفسنجانی، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۵۹۱-۵۹۴.
۱۹. خسروی، پند تاریخ، ج۲، ص۱۹۷.
۲۰. به نقل از: مجلسی، بحارالانوار، ج۶، ص۲۲۰.
۲۱. خسروی، پند تاریخ، ج۲، ص۱۹۹-۲۰۰، به نقل از: قمی، سفینة البحار، ج۱، ص۴۱۶.
۲۲. حیدری ابهری، فرهنگ موضوعی امثال و حکم، ص۲۳۵، شعر ایرج میرزا.


۸ - منبع



دفتر تبلیغات اسلامی، سایت بلاغ، برگرفته از مقاله «حسن خلق»



آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.